۲۷ آبان ۱۳۸۹

-351-

از دست موهام کلافه‌ام... از وقتی از سفر مونیخ برگشتیم و دیدم این بچه‌ها، همین‌طوری و بدون این‌که نیگا کنن کی تو عکس چه‌جوری افتاده، یا اصلن عکس تاره، کج‌ه، یا چی؟ فرتی عکسا رو آپ‌لود می‌کنن توی فیس‌بوک! اسمت رو هم تنگش می‌ذارن، دچار افسردگی شدم... البته مشکل من بد افتادن تو عکس نیس (خب این ممکنه پیش بیاد)... مساله اینه که موهام تو همه عکس‌ها بسته‌س... برای محکم‌کاری هم با چن تا سنجاق، سفت سفت‌ش کردم مبادا از یه گوشه‌ای، یه طره مو در بره... این قیافه "جدی"مو (البته همه می‌گن "بداخلاق"، خودم در راستای خود مثبت‌اندیشی نوشتم جدی!!!) خیلی جدی‌تر می‌کنه!!! ( آخه من با این "اخم" بی‌اراده خدادادی چی کارکنم؟؟!)

خب همه ش تقصیر من نیس، هیچ‌وقت تجربه موهای "طبیعی" باز تو کوچه و خیابون یا حتی توی جمع و مهمونی رو نداشتم... اگرچه خیلی اهل چیتان فیتان موهام نبودم و توی مهمونی و عروسی و هر جمعی، کار آرایش موهامو خودم انجام می‌دادم که عبارت بود از سشوار و در موارد خاص اتوی مو!!! یه کم هم ژل وتافت و کرم و اینا!

البته طاقت همین قدر رو هم نداشتم و از وسط مهمونی با یه گیره کارشو می‌ساختم!!! اما با این باد و بارونی که اینجا هس، هه! یه دقیقه هم اثری از سشوار باقی نمی‌مونه!!! موهای منم که استعداد پف کردنش خداس!!! به هیچ صراطی مستقیم نیس!

هیچ وقت از داشتن موهای پر و حالت‌دار ناراضی نبودم، اما اینجا که هستم خیلی وقت‌ها به این جماعت با اون موهای لخت و ظریف (و به نظر کم‌پشت) حسودی می‌کنم... همین جوری رهاش می‌کنن و نگران باد و بارون و هیچی نیستن...

حالا دو روزه که موهامو می‌بافم! دو تا گیس کوچولو و فنقل که به زحمت تا پایین گوشم می‌رسه... این‌جوری نه موهام بازه نه بسته...

فعلن بهترین راه‌کار اینه تا ببینم چه راهی پیدا می‌کنم؟!

پی‌نوشت: البته یه خراب‌کاری هم کردم راجع به موهام، اینجا نمی‌نویسمش!!!

J

۲ نظر:

negar گفت...

glat bezan, dige joloe barun vez nemishan. kharabkaritam ke khabaresh ta inja resideee :D

... گفت...

" وز" کدومه ادم حسابی!!!!
یه کم حالت داره!!! من می گم طبیعی تو می گی گلت بزن!!! االه اکبر!!!