۲۴ آبان ۱۳۸۸

-137-



گاهی وقت‌ها باید خودتو بتکونی... غریزی و محکم. چه تکوندنی! مثل خرسی که از رودخونه ناگزیر رد شده و حالا داره خودشو از قطره‌های آب رها می‌کنه... دیدی چه هیبتی داره این تکوندن! خب منم فقط توی فیلما دیدم که البته برای توصیف " مهیب" کافیه!

تصویر سازی‌یه زمختی شد! اگه دوس نداری جای خرسه می‌تونی یه گنجیشک بذاری... یا پیش خودت فکر کنی که خرسه مامانه دو تا توله دوس داشتنیه... م م م ... به هرحال من همون خرس خالی رو ترجیح می‌دم. حیوانی و غریزی!

نه اصلن قرار نیس این رود خونه آخری باشه... یا اینکه بعدی‌ها پل داشته باشه. نه... پس حسابی خودتو بتکون روجا! هر بار بتکون...

پی‌نوشت: تا حالا سیاه مست شدین؟ چجوریاس؟

هیچ نظری موجود نیست: