خبر مهم اينه كه كارام سبك شده، پروژه‌هاي كوفتي رو تحويل دادم و از اون حجم فشار و استرسي كه داشتم خلاص شدم... آخراش خيلي خيلي بد بود، يه آنفولانزاي مسخره بي‌بته هم گرفتم كه گمونم سرمنشا اون از سفرهاي مالزي و تايلند همكارا بود، مطمئن نيستم اما هرچي كه بود، تا جايي كه خبر دارم تا الان كلي آدم مريض افتادن يه گوشه و منو ياد مي‌كنن :) ... از همكارا گرفته تا بچه‌هاي خونه و حتي بچه‌هاي مهموني هفته پيش... نكته جالب توجه اينه كه يكي از اعضاي مهموني هفته پيش عازم كانادا بوده و توي هواپيما دچار شده... فكرشو بكن!!!
خلاصه اگه جوري مريض شدين كه با تب و لرز و تهوع و سرفه و بدن درد در حد مرگ همراه بود بدونيد كه با چند تا آدم واسطه به من مي‌رسين! :)
اما يه چيزي هس كه نگرانم مي‌كنه، چندين ماهه كه فقط كار كردم، از صبح تا شب... تقريبن همه زندگي ام كار بوده، مجبور شدم تمام تفريحات و سرگرمي‌هامو بذارم كنار... حالا كه كار كم شده تازه با خودم قرار گذاشتم كه اگه بشه يه جوري (البته هنوز نمي‌دونم چجوري) نذارم دوباره اين حجم فشار بهم وارد بشه... اينقدر جدي ش نگيرم...
۱۲ نظر:
fff
1- دیگه اون آدم معمولی نیستی.
2- نوشته هات بشتر در مورد خودته ، خود شیفته شدی شاید!
3- من هنوز نفهمیدم چرا اسم وبلاگتو عوض کردی.
4- دیگه از کتابای خوبی که میخوندی خبری نیس.
5- روجا معنیش چیه ؟
6- گفتی که با بابات اختلاف نظر داشتی و داری اشکالی اگه نداره جزئیات این اختلاف نظر را بگو.
7- از اینکه معمولن سرزنده ای و شاداب خوشحالم.
راستش در جوابتون بايد بگم " اون آدم معمولي" شايد نباشم... نمي دونم. ادم ها تغيير مي كنن مگه نه؟
و اما خود شيفتگي!
واقعن؟ عجيبه!
سرم كمي شلوغ بوده و كتاب خوني هام كمتر شده... راستش صحبت راجع به دعواهاي پدر و دختري زياد خوشايند نيس اونم با جرييات...
و اين كه روجا يعني ستاره صبح دم...
ستاره صبح دم ،تغییر آدماباعث می شه آدم دیگه معمولی نباشه ؟
اینکه از هر 3 تانوشته 2 تاش راجع به ستاره صبح دم باشه جز خودشیفتگی ستاره معنیش چی میتونه باشه؟
نوشته بودی اختلاف نظر ، منظورت دعوا نبود که !از دختر مهربونی مث تو دعوا اونم با بابات بعیده!!
نه... تغيير باعث مي شه كه ديگه اون ادم معمولي قديمي نباشن... يه ادم معمولي جديد :)
من از خودم مي نوشتم، اينجا روز نويس يه ادم معمولي بود و هست. براي خودش و از ديد خودش... حالا شما مي گي خود شيفتگي...
محض اطلاع شما من دختر مهربوني ام كه دس به دعواش خيلي خوبه...
چرا آدم می ترسونی؟ فهمیدم بابا!!!
.چون مهربونی و دعوا باهم امکان پذیر نیست حرفت در حد ادعای یه آدم خودشیفته باقی میمونه.حتماً می دونی که تظاهر به فروتنی زشترین نوع خودپسندی است مگه اینکه بگی تأکید شما بر " آدم معمولی " چه از نوع جدیدش و چه از نوع قدیمیش فروتنی نیس .
شما چه ناشناس با شين يا با اسم خواننده اي هستين كه نظري داره و نوشته... همين كافيه نيازي به معرفي نيس.
"پيشينه فكري من راجع به مردا " رو از كجا پيدا كردين نمي دونم... اما در جواب
من نه مي خوام فروتن باشد و نه ادعاشو دارم... تاكيد روي آدم معمولي بودن هم از اينجا ناشي ميشه كه به نظرم هر ادمي -تاكيد مي كنم- هر ادمي-
حين اينكه بي نهايت بار تكراري و معمولي يه... اما يكتا و بي نظيره...
اما راجع به مهربوني و دعوا... با شما مخالفم... اينا هيچ تضادي ندارن به نظرم
چرا نظر منو گذاشتی و بعد پاک کردی ؟
یونیک بودن آدمارو که هر ابلهی میدونه،بی نهایت بار تکراری بودن یه آدمو فکر نمی کنم کسی بتونه توضیح بده.
اگه نسبت به دریافت عکس یه بچه سه ساله اظهار علاقه کرده بودی به عنوان یه آدم مهربون می شناختمت ،اگه نظر منو نمی زاشتی یا می زاشتی و پاک نمی کردی به عنوان یه آدم مستحکم و با اندیشه عمیق می شناختمت .طبیعیه که نظر من برات مهمه اگه نبود که نمی اومدی تحت عنوان یه آدم معمولی ادای آدمایه غیر معمولی رو در بیاری ستاره صبح دم !
اي واي شما چقدر امادگي دارين براي دچار سوئ تفاهم شدن... من نظرتون رو پاك كردم چون به نظرم توش اطلاعات شخصي بود كه مطمئن نبودم بخوايد منتشر بشه يا خير...
راجع به مهربون بودن يا نبودن به خاطر اين كه پيشنهاد ديدن يه عكس رو ندادم، تصميم با شماس. همينطور يه ادم با انديشه عميق و يا مستحكم. راستش من فكر مي كنم اين قدر سريع نبايد راجع به ادما به نتيجه رسيد. ا
بله من نظر كسايي كه وقت مي ذارن اينجا رو مي خونن و وقت مي ذارن نظر مي دن برام مهمه. چيزي نيس كه بخوام پنهانش كنم.
" اداي ادمهاي غير معمولي"! اينم يه نتيجه گيري ديگه.
در ضمن اگه بحث بخواد سمت توهين و تمسخر پيش بره با كلام احترام بايد بگم متاسفانه من ادامه نمي دم شما هم مي تونين ديگه اينجا رو نخونين...
ببخشید.منظور من از "ابله" خودم هستم که وقتمو اینجا تلف می کنم .واسه شما به عنوان یه روجا احترام قائلم از صمیم قلب.شاد باشی.بازم ببخشید.
ارسال یک نظر