۱۵ فروردین ۱۳۸۹

-215-

شناسنامه بچه‌هاي متولد نيمه دوم رو نيمه اول مي‌گرفتن كه "عقب" نيفتن! شما رو نمي‌دونم اما توي خونواده ما كه حسابي رسم بود، تا رسيد به كاوه كه ديگه قانون سفت و سخت ايستاد جلوشون و نذاشت كه يه روز هم تولدشو جابجا كنن! از بدشانسي اون‌ها پسرك اسفندي بود! حالا خودتو بذار جاي مامان كه به نظرش كاوه "چقدر" عقب افتاده بود....

خلاصه وير تغيير تاريخ تولد، دامن من هم كه نيمه اولي بودم رو گرفت، اردي‌بهشت ماه ثبت شد يك يك فروردين، لابد حالا از همه جلوترم! سر سر صف :)

... مي‌خوام بگم هميشه وقتي فاصله زماني بين تاريخ تولد قانوني و واقعي‌م شروع مي‌شه، يه سرگرمي، يه حس "نمي‌دونم چي" مي‌آيد سراغم! شايد مثل جنيني كه شكل گرفته اما هنوز توي شيكم مامانه‌س... انگار هستم و نيستم! بانمك نيست؟ با تغيير ساده يه عدد توي يه دفتر، حالا روزهايي از سال واسه من يه جورايي خاص شدن...

پي‌نوشت: بهار مبارك! همانا به راستي بهار تهران قشنگ نيست؟

۲ نظر:

tannaz گفت...

سلام روجا جان. این بلائی بود که در خانه ما سر من نیامد و سر نازنین آمد. به نظرم کار درستی نیست. نازنین هم دو تولد دارد.17 شهریور و 17 آذر!

... گفت...

راستش زياد هم بد نيس... واسه خودش