«خوانندگان بسیار عزیز ایرانی من،
گرچه همدیگر را ندیدهایم، اما به هم نزدیک و با هم آشناایم... شما در نوشتههای من خودتان را مییابید، پس من شما را میشناسم.
... قسمت نبود که دروازه مرز را بگذرم و خودم را در میان شما ببینم، و کیست که به همه آرزوهای خود رسیده باشد؟... من به کتابهایم حسودی میکنم، زیرا آنها میتوانند به همه جا بروند.
باری... گرچه همدیگر را ندیدهایم، اما دوستیم. و در دنیایی که میلیونها انسان در کنار هم، با هم بیگانه و به خون هم تشنهاند، نزدیکی و دوستی ما از دور، خود سعادتی است.»
عزیر نسین- 16 مه 1972- مقدمه کتاب «دیوانه، یکی صد لیره» ترجمه ثمین باغچه بان.
ته نوشت: در سال 1933 که انتخاب اسم فامیلی در ترکیه اجباری شد، او کلمه «نسین» به معنی«تو چه کارهیی؟» را برای خود انتخاب کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر