۳۰ بهمن ۱۳۸۸

205


ديشب رسمن ديوونه شده بودم. چه هوايي بود!!! يه ساعت بعد نيمه شب، من از سرخوشي نمي‌دونستم چي‌كار كنم. پنجره رو نيمه باز گذاشتم، باد كه تند مي‌شد يه عالمه بارون مي‌ريخت توي اتاق و من دور خودم مي‌چرخيدم و از خنكي باد و نم بارون كيف مي‌كردم... خلاصه‌ اينكه به‌به...


۷ نظر:

negar گفت...

BAH BAH :)

... گفت...

اگه تو هم اينجا بودي ... نصبه شب بت اس ام اس مي زدم بيدارت مي كردم :)))

علی گفت...

ببخشید منظورتون از این این به به همون اسپری خوش بو کننده بود و یا اینکه به به عالی بود؟

ناشناس گفت...

این کار مگه دیونگیه؟؟؟

ناشناس گفت...

خیلی وقته با اینکه سر می زنم ولی حال نداشتم نظر بدم نمی دونم چرا .الانم بیچاره شدم تا تونستم بنویسم " مگه این کار دیونگیه ؟؟؟"

vahid گفت...

salam khobi
Fekr Nakonam Beshnasim
Ye Rozayi Sedam Mizadi
Vahidoooooo
:d
Hala Chi Shenakhti Posthat Khely jableban Mishe Bahashon Ye Roman Sakht Movafaght Bashi

... گفت...

سلام..... به به خوبي پسر؟ همه چي خوبه وحيدو؟ درس ها كارا همه چي خوبه؟ سلام منو به خارگ ي ها برسون....