۱۹ بهمن ۱۳۸۹

-407-

"در اينجا چهار زندان است

به هر زندان دوچندان نَقب،

در هر نَقب چندين حجره

در هر حجره چندين مرد در زنجير

در اين زنجيريان هستند مرداني

كه در رويايشان

هر شب زني در وحشت مرگ از جگر بر مي‌كشد فرياد"

قانون لعنتی لعنتی لعنتی ما اجازه می‌ده مردانی چنین باشند- نه در رویای کوفتی‌شون-، چنین باشند و هیچ وقت در هیچ زندانی نباشند...

قانون لعنتی ما... لعنتی لعنتی لعنتی... این درد رو به کی بگیم؟ به کجا ببریم؟

هیچ نظری موجود نیست: